شاید شما هم شنیده باشید:

قضیـه نجس بودن سگ دروغی بیش نیست و از حمله اعراب بـه ایران وارد اسلام شده! منبع: میثرا اشوان ویکی پدیا کتاب مانتره / مـیثرا اشوان

این ادعای بی اساس چندسالیست توسط عده ای(ندانسته) درون فضای مجازی پراکنده و با ارجاع بـه کتاب مانتره/مـیثرا اشوان مطرح شده... میثرا اشوان ویکی پدیا درصورتیکه اصلاً کتابی بنام مانتره/مـیثرا اشوان وجود نداره و تنـها یک مشت مقاله/وصیت نامـه شخصیست! کـه هیچ سندیتی هم نداره

من نـه مذهبی ام و نـه کارشناس و نـه مشکلی با سگ(که وفادار ترین موجود دنیـاست) دارم اما این مسئله منو وادارکرد که تا بدنبال سندیت این ادعا بگردم کـه بالاخره هم پیداش کردم:

زمانیکه داشتم نظریـات و افکار شخصی "مـیثرا اشوان" درون مقالات مانتره رو مـیخوندم، میثرا اشوان ویکی پدیا یـاد "سلمان رشدی" و آیـات شیطانیش افتادم... میثرا اشوان ویکی پدیا با این تفاوت کـه "مـیثرا اشوان" بـه هیچ دینی رحم نکرد کـه هیچ، بـه مردم کشورش هم رحم نکرده

این شخص سخنانی توهین آمـیز بـه مردم ایران، خدا، اسلام، مسیحیت سرداده، کـه سعی کرده بی آبرویی، خیـانت و پوچی رو بـه شعور و آگاهی بالا نسبت بده...

قسمت هایی از این مقاله رو ببینید:

خب این مقاله مانتره فقط یکسری مقاله یـا وصیت نامـه غیر رسمـیست کـه بدست فردی عادی(من مـیگم مزدور) نوشته شده و توسط نوه اش(مثلاً!) درون یک وبلاگ معمولی  قرار داده شده، و در فضای مجازی بنام "کتاب" معرفی مـیشـه...

اون هم مطالبی کـه در اونطرف دنیـا بنام آزادی ولی بـه نیت ضربه بـه ارزشـها منتشر شده

صفحه 5 این مقاله

"اگر ترا فهمـی است، برحجاری این نقوش انسانساز، بامن همسفرشو، که تا تورا بـه بیکرانگی سبزِ خِرد، هدایتت کنم."

یعنی اگر خواننده(نوه اش کـه وجود خارجی نداره) همسفرش نشـه یـا موافقش نباشـه نفهمـه؟ عجب منطقی

و اون بیکرانگی سبز رو هم درون پایینتر ببینید:

صفحه 9

"چون وصیت خود "اشوان" بر این بوده کـه نوشته های دوران خاصی از افکار او را با تقسیم بـه دو مجللد(مقاله) بـه خوانندگان و علاقمندان تحویل نمائیم، لذا بنده بـه عنوان نوة ایشان بر خود واجب دیده که تا وصی او را عیناً بـه جای آورم."

"نوشته های دوران خاصی از افکار او"... صد البته کـه همش افکار و نظریـه های شخصیشـه، کـه هیچ سندیتی هم نداره

صفحه 12

"فقط خواستم بدانی کـه شروع این نوشته ها بـه تابستان سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت بازمـیگردد. که آغازی به منظور بدبختی هزار بارة ملت ایران ... شعورِ کوتولة این ملت درمانده که..."

ظاهراً با انقلاب سال 1357 مکتب شما(اشوان) هم تعطیل شد... کـه از شدت سوزش و آجر شدن نونت دست بـه قلم شدی ؟

و اینکه با قتل یـا نوچگی بـه قدرت مـی رسیدید، هزاران دزدی و فساد مـی کردید و بخاطر پنـهانکاری و عدم اطلاع رسانی(که ناشی از عدم وجود رسانـه هم بود) همـه چیز از مردم پوشیده بود خوشبختیست؟ به منظور شما یـا مردم؟

شعور این ملت هم کوتوله نیست

صفحه 13

"فرزندم! رفاقت هیچ ی با قصاب عاقبت خوشی نخواهد داشت."

موافقم، نمونش شما و صاحبانت...

نمونش شاه و آمریکا و استعمارگران...

صفحه 14

"آن خدا یـا هر نامـی دیگری کـه به او مـی دهند، موجودی هست به غایت نادان و کینـه توز بی رحم و خونخوار و کَلّه شَق، کـه سعی دارد گاهی با مـهربانی های فریبندة خود فرزندان آدم خود را متقاعد نماید، کـه سرنوشت آنـها برایش بسیـار مـهم است. و با تکبر و نخوت مدام با بـه رخ کشیدن بزرگی و دانایی خود، مخلوقاتش را حقیر مـی شمارد."

خدا موجود هست ؟

کله شق ؟

ظاهراً مـهربانیش رو هم کـه حس کردی...

و آیـا اینـها همان شعار معروف "گفتارنیک ، پندارنیک و کردارنیک" زردشتیـان هستش؟ بنظرم شما حتی مایـه ننگ دین خودت هستی

صفحه 15

"به گواه تاریخ  عینی حجاریـهای موجود و اکتشافات باستانشناسی ملت و مردمان ایران زمـین نـه تنـها از پوشش کامل برخوردار بودند، بلکه خدایـانشان نیز همچون آناهیتا و مـهر و ورونا و غیره درون پوششی تمام غرق بودند."

بله شاید مردمان قدیم پوش مناسب زمان خود رو داشتند، اما خدایـان؟؟ پوشش؟؟ همون موجودات غیبی و بی پایـه اساسی کـه شما هم نفی شون مـیکنی؟

بعلاوه، این خدایـان بیشتر شبیـه ستارگان هستن که تا خدایـان

(شمای خواننده مـی تونید مجسمـه ها و تصاویر این خدایـان رو درون اینترنت ببینید و خودتون قضاوت کنید...)

صفحه 16

"درست فهمـی بـه این معناست کـه ما بتوانیم استقلال و پرورش و تربیت ذهنی خودمان را با موازین علمـی زمان انطباق دهیم؛ نـه با مـهملات کتابداران مجعول ادیـان؛ کـه هیچ پایـه و اساس علمـی ندارند."

استقلال ذهنی با علم؟! احتمالاً منظورت آگاهی نیست؟

و اینکه کتابداران مجعول؟ شمایی مـیگی کـه کل مطالبت توهم و نظرات شخصیـه؟ دریغ از ذکر حتی یک منبع و سند...

موازین علمـی؟ شمایی مـیگی کـه صحبت از خدایـان آناهیتا، مـهر و... مـی کنی؟ چی شد بلخره...؟

بعدم اثبات دین و عرفان با علم؟ جدیده؟ خوبه بگیم اثبات وجود/عدم وجود همون "خدایـان" شما با علم...؟ علمـی کـه نسبیـه، علمـی کـه با تکامل انسان و گسترش آگاهی انسان درون طی زمان رو بـه جلو مـیره؟ علمـی کـه هیچ پایداری نداره، علمـی کـه امروز چیزهایی رو رد مـیکنـه فردا تایید مـیکنـه، علمـی کـه امروز درست از آب درمـیاد فردا غلط، امروز مـیگه خوبه فردا مـیگه بده...؟

صفحه 17

"وقتی باور داشته ایم مریم با باکرهانـه ای، مـی تواند فرزندی بـه دنیـا بیـاورد و هم پدر و هم پسر و هم روح القُدُس باشد، گور شعور انسانیت را با همـین یک باور به منظور همـیشـه کنده ای."

آزادی کـه باور نکنی، ولی پای بقیـه رو وسط نکش و در جامعه هم سمپاشی نکن

صفحه 27

"بدانیدَ کـه هیچ مُلّایی مدرس شعور نیست. ملت پاچه خوار ایران تربیت شده این جماعتند این ملت را حتما جزو ناب ترین ملت های دنیـا بـه حساب آورد."

ولی شما درون جای جای وصیتت ثابت کردی کـه مدرس شعور هستی!

بعدم ملت پاچه خوار یـا شما و اطرافیـان پاچه خوارت؟

بعلاوه درون زمان شما شاه نعشـه پرور بـه پشتوانـه انگلیس و آمریکا روی کار بود و ملت رو تربیت مـی کرد، و نـه "ملاها"...

مگر اینکه منظور ملاهای دربار باشـه کـه توسط خود شاه و انگلیس به منظور دست بوسی وارد تشکیلات شدن!

صفحه 357

"این مردم هرچه مـی کِشند از بیسوادی و جهل ناشی از بیسوادی خود آنـهاست."

که این هم گواهی دیگر از وضعیت مردم درون دوران شاه!

صفحه 106

"پدر بزرگم مـیگفت: درون جامعه ای کـه من درون آن زندگی مـیکنم، بـه دلیل کثرت بیشعورانشی شما را به منظور احمق بودن تنبیـه نمـی کند."

و باز هم گواهی دیگر از شیوه مدیریت جامعه درون زمان شاه!

صفحه 33

"برای این کـه در طول زمان بـه حیله های دینی همة جامعه را بـه این باور رسانده اند، کـه تمام احکامشان را از اللهی نامریی اخذ کرده اند کـه در آسمانـها سیر مـی کند."

مثل پیـامبر زردشت؟ شما کـه با این حرف اساس دین خودت(زردشتی گری) رو هم زیر سوال بردی

همونطور کـه مـیبینید افرادی کـه اینگونـه نادانی ها رو فرافکنی مـی‌کنن، نـه خدا رو قبول دارن، نـه انسانیت، نـه اسلام نـه مسیحیت و نـه زرتشتی‌گری رو! بلکه فقط قصد دارند درون اعتقادات مردم ایجاد شک و تردید کنن

صفحه 251:

"من نـه بـه آن دلایل کـه ذکر کردم بـه جبهه رفته بودم، بلکه بخاطر برادرم کـه جوان بود و کلة پُری از انقلاب داشت رفته بودم، که تا شاید بتوانم او را از این معرکه بیرون بکشم که حزب الهی دوآتشـه شده بود. و بلاخره هم موفق هم شدم کـه او را باز گرداندم و خدمتش را بـه 12 هزار تومان آن دوران از سپاه تازه ارتش خراب کن ایران خریدیم."

همـین سپاهیـان، جانباز و شـهید شدند تا جان تو، ناموست و آینده اش رو نجات بدن! و اجازه نتا صدام آمریکا و اعراب منحرف بر کشور شما حکومت کنن

و اینکه برادرت رو از معرکه بیرون بکشی؟ مرگ خوبه ولی به منظور همسایـه؟!

بعدم شعار از بیشعوری مردم و خیـانتشون سر مـیدی

صفحه 166

"نجس بودن سگ هم درون تاریخ فرهنگ ما خود داستانی هست که از دین یـهود بـه اسلام منتقل شده..."

فتوای بدون منبع و سند؟ روی هوا کـه نباید حرف زد! وگرنـه همـه بلدن دروغ و شایعه پراکنی کنن

من درون کل این مقاله هیچ منبع و سندی به منظور اثبات این نوشته ها پیدا نکردم، اگر شمای خواننده پیدا کردید بـه من هم اطلاع بدید

صفحه 167

"...من واقعا نمـیدانم کینة یـهودیـها از سگ بر چه سند تاریخی استوار است..."

پس روی چه حسابی بـه گردن یـهودیـان مـی اندازی؟

"قضیة نجس شدن سگها درون ایران هم یقینا بـه تاریخ حملة اعراب بـه ایران بازمـی گردد..."

بالاخره از دین یـهود بـه اسلام منتقل شده یـا بـه تاریخ حمله اعراب بـه ایران بر مـیگرده؟

مگر اون زمان توان مقابله ایرانیـان درون برابر متجاوزان از سگ کمتر بوده کـه سگ ها جلوی حمله رو گرفتند؟

بازهم تناقض و سخنان بی پایـه و اساس

صفحه 169

"مگر خدا موجودِ نجس هم خلق مـی کند؟ آن اللهی کـه موجودی را خلق مـیکند و بعد او را نجس مـیخواند حتما یک جای کارش مشکل بزرگی داشته باشد کـه مـیخواهد بـه خلق و آفرینش خود اهانت کند."

در مکتب شما(اشوان) بله! و باید باورش داشته باشی، طبق گفته خودت: "آن خدا یـا هر نامـی دیگری کـه به او مـی دهند، موجودی هست به غایت نادان و کینـه توز بی رحم و خونخوار و کَلّه شَق..."

و...

جالب اینجاست کـه در طول تاریخ کشورها و قوم های زیـادی بـه ایران حمله و هرکدوم فرهنگ و اعتقادات غلطی رو بـه جامعه تزریق و آسیب های وحشتناکی رو بـه کشور وارد ! اما چرا همـه چیز رو بـه "حمله اعراب" نسبت مـیدیم؟ چرا فقط اعراب؟ مگر مغولان، اسنکدر و تیموریـان با حمله بـه ایران وحشتناک ترین حوادث درون تاریخ کشور رو رقم نزدند؟؟ نکند همـه اینـها فقط بخاطر اسلام و مخالفان این دین هستش؟ 

نکته اینکه این شخص ده ها سال با این افکار و ایدئولوژی ها درون شرایط اون زمان زندگی کرده صدایش هم (بخاطر ترس یـا منافع) درنیومده و با انقلاب سال 57 نطقش باز شده و تازه شروع بـه نوشتن کرده، اون هم بر علیـه مردم و کشورش...

در هر صورت این مقالات "مانتره" فقط افکار و نظریـه های بی پایـه و اساس شخصیـه نویسنده هستش... کـه قصدش ایجاد شک و تردید درون اعتقادات مردم و توهین بـه ایرانی، خدا، اسلام، مسیحیت و... بوده (حتی بـه زردشت)

جمله معروف: "چقدر پول گرفته کـه اینارو درست کرده"




[مانتره - پوچی - نجاست سگ - مـیثرا اشوان :: یوشا میثرا اشوان ویکی پدیا]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 17 Jan 2019 16:16:00 +0000